كابل
+3
hamid
saeed
ahmad
7 posters
صفحه 1 از 1
كابل
کابل پایتخت کشور افغانستان است. این شهر در دامنهٔ کوه آسمایی و شیر دروازه، به هر دو طرف رود کابل آباد شده و از سطح بحر (دریا) قریب ششونیم هزار فوت ارتفاع دارد. در زمان قدیم در گرداگرد شهر کابل دیوارهای استواری موجود بود که ارتباط شهر با نواحی آن با هفت دروازه صورت میگرفت، امروز هم آثار دیوارهای شهر بر کوه آسمایی و شیردروازه شاهد استحکام سابقهٔ آن است. کابل شهری تاریخی و بسیار کهن است که حوادث روزگار رابسیار دیده و چون بر چهارراه تجارتی شرق و شمال و جنوب وغرب واقع شده، اهمیت تجارتی آن خیلی زیاد است. کابل از حیث قدمت با قدیمیترین شهرهای بلخ و بامیان همسری داشته و در کتاب ریگودا، نام «کیسبها» برای کابل استعمال شده. تجارت و شهرت بازرگانی کابل در زمانهای خیلی قدیم معروف است، چنانچه در اثنای حملات اسکندر نیز موقعیت مهم تجارتی خود را داشته و راههای تجارتی از هر طرف به آن وصل است. در آثار مورخان عهد اسکندر و در جغرافیای بطلمیوس از آن به نام «قابوره» و «اورتوسپاته» یاد شده. در ادبیات پهلوی، نام این شهر «کابل» قید شدهاست، که نزدیک به تلفظ امروزی آن است. نام این شهر را «کابول» و «کاوول» و «کاول» نیز گفتهاند. همچنان بعضی مورخین یونان آن را «کابورا» و «کارورا» نیز گفتهاند. دیوارهای کابل که امروز نیز بقایای آن به سر کوههای شیردروازه و آسمایی دیده میشود از طرف شاهان کابل بنا شدهبود تا در برابر هجومهای بزرگ بتوانند مقاومت کنند در شاهنامه فردوسی مکرر از کابل و کابلستان نام برده شدهاست. در سال ۸۱ هجری وقتی مسلمانان به شهر حمله کردند شهر را از طرف دهمَزنگ شگافتند، مسلمانان عرب فاتح شدند و شاه کابل به گردیز رفت، اما تشکیل دولتهایصفاری و طاهری نفوذ عربها را از کشور کم کرده رفت و کابل نیز به دست حکمرانان محلی اداره میشد. مقارن ضعف صفاریان از کوهستان شرقی کابل یک قوم دیگر بنای سلطنت را در کابل گذاشت که سرکردهشان را کالاله میگفتند و تا به عصر غزنویان باقی بودند، تا اینکه در سال ۳۴۴ ه. ق. ضمیمه سلطنت غزنوی شد. کابل در عهد غزنویان، شهر غزنه بتدریج اهمیت یافت و کابل عقب ماند. در لشکرکشیهای چنگیز کابل نیز دستخوش چور و چپاول گردید. همچنین معماری و شهرسازی کابل بسیار زیبا و دقیق است و یکی از شهرهائی است که با وجود آنکه قدیمی است، حساسیت زیادی در شهرسازی آن به کار رفتهاست. بعد از آن کابل بدست تیمور و حکمداران او بود تا آنکه دولت تیموری هرات قوت گرفت. بعد از سقوط تیموریان، بابر در این جا مستقر گردید و کابل دوباره رونق یافت و تا سال ۹۲۳ پایتخت بود و به تعمیر و آرایش آن پرداخت. بابر به کمک مردم این شهر، هندوستان را فتح کرد و پایتخت خود را از کابل به آگره نقل داد و کابل مرکز ولایت شد. آرامگاه این پادشاه هم در همین شهر است. وقتی که سلطنت به احمدشاه درانی رسید، وی توجه به کابل نمود و خواست آن را مرکز دولت خود قرار بدهد. چنان برای همین مطلب در سال ۱۱۴۴ امر احداث یک دیوار بزرگ را در شهر داد. این دیوار در ظرف ۴ ماه آباد گردید. تیمورشاه پس از تنظیم قندهار در سال ۱۱۹۵ ه. ق. رسماً کابل را پایتخت ساخت و از آن تاریخ تا امروز کابل مرکز و پایتخت افغانستان است. ﺩﺭﺩﻭﺭﺍﻥ کوشانیاﻥ بزﺭﮒ هنوﺯ هم کابل به ناﻡ کاﻭفو شناخته میشدﻩ، که ﺁهسته ﺁهسته به کابوﺭﺍ مسما گرﺩید تا ﺁﻥ ﺯماﻥ که کابل شاهاﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ به ناﻡ کابلستاﻥ یاﺩ کرﺩند. کابلستاﻥ برﺍﯼ چندین قرﻥ پیش ﻭ پس ﺍﺯ ﺩﻭﺭﻩﯼ مسیح، ﺍﺯ بامیاﻥ ﻭ کندهاﺭ ﺩﺭ ﻏرﺏ تا کوتل بوﻻﻥ ﻭ تماﻡ جنوﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ بر میگرفت، که ﺍین خطه ﻭسیع به ﺩﻩ علاقهداری تقسیم بوﺩﻩ ﻭ شهرهاﯼ کابل، ﻏزنی، بامیاﻥ، ننگرهاﺭ، سوﺍﺕ، پشاﻭﺭ، ﺍپوکین، بنو ﻭ بولر ﺩﺭ بر میگرفتهاست. ﺍﺯ تاﺭیخ یوناﻥ چنین برﺩﺍشت میشوﺩ که ﺍﺭتوسپانه یا کابل مرکزی عمده ﻭ ﺍصلی ﺩﺭ منطقه بوﺩﻩ، که پساﻥ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩﯼ تسلط یوناﻥ، هرﺍﺕ که سکندﺭیهﯼ ﺍفغان بوﺩ جاﯼ ﺁنرﺍ ﺍشغاﻝ کرﺩ که پسانها (بعدها) شاهزﺍﺩگاﻥ هندﻭساﮎ ﺁنرﺍ باﺭ ﺩیگر ﺍحیا کرﺩند. تا ﺁنکه ﺩﺭ عصر ﺯنبیلکشاﻩ ﻭ ﺯنبوﺭﮎشاﻩ، لشکر عرﺏ بعد ﺍﺯ فتح برقآساﯼ ترکیه ﻭ ﺍیرﺍﻥ به ﺩﺭﻭﺍﺯﻩهاﯼ ﺍین شهر کوبی، شاهاﻥ ﻭ کابلیاﻥ برﺍﯼ ﺩفاﻉ، ﺩیوﺍﺭ بزﺭگی به ناﻡ شیرﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯناﯼ کوﻩ آسمایی یا آسهماهی بنا کرﺩند که حکایتهاﯼ ﺁﻥ تا ﺍمرﻭﺯ سینهبهسینه حفظ گرﺩیدﻩ. تاﺭیخ مصر به ﻭضاحت مینویسد که لشکر بزﺭﮒ ﺍسلاﻡ بعد ﺍﺯ فتح نیم جهاﻥ ﺩﺭ شیرﺩﺭﻭﺍﺯﻩهاﯼ کابلستاﻥ به مرتبه بیستﻭسه باﺭ شکست مطلق ﺩید تا ﺁنکه به مرﻭﺭ ﺯماﻥ کابلیاﻥ خوﺩ به ﺩینﺍسلاﻡ گرویدند. کابل ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯناﯼ تاﺭیخ، ﺩﺭ ﺍحساﺱ چکامهسرﺍیاﻥ، ﺩﺭ چشم تمدﻥ، ﺩﺭ قلب ﺁسیا، ﺩﺭ خاﻃرﻩهاﯼ ﺍشغالگرﺍﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺍیماﻥ بسا مرﺩﻡ، شهر باﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺩﺍﺭندﻩﯼ ﻭیژگیهاﯼ مقدﺱ بوﺩﻩاست. کابل ﺩﺭ ﻃوﻝ تاﺭیخ بارها ﺯیر تهاجم بیگانه قرﺍﺭ گرفت ﻭ به گشتهاﯼ متماﺩﯼ، ﻭیرﺍﻥ ﻭ ﺁباﺩ گرﺩید، تا بلاخرﻩ ﺩﺭ ساﻝ ۱۷۷۶ تسلط خاندﺍﻥ ﺩﺭﺍنی ﺩﺭ قلمرﻭ ﺍفغانستاﻥ جاگیر شد ﻭ تیموﺭشاﻩ پسر احمدشاه ابدالی، مرکز ﺍمپرﺍتوﺭﯼ خوﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ قندهار به کابل ﺍنتقاﻝ ﺩﺍﺩ که پس ﺍﺯ ﺁﻥ کابل تا ﺍمرﻭﺯ به صفت خانهٔ مشترﮎ ﻭ مرکز
یگانهگی تماﻡ ﺍفغانها پابرجا میباشد.
جغرافیای شهر کابل
آب و هوای کابل
تاريخچه كامل كابل
یگانهگی تماﻡ ﺍفغانها پابرجا میباشد.
جغرافیای شهر کابل
- Spoiler:
- منطقهٔ کابل عبارت از مجموعهئی از وادیهای سرسبز و شاداب و پر نفوس است که ارتفاع آن از سطح دریا از هزار تا دو هزار گز (۳۳۰۰ تا ۶۵۰۰ فوت [پا]) تفاوت میکند. شهر کابل در میان این وادیهای حاصلخیز به عرض ۳۴درجه و ۳۰ دقیقهٔ شمالی و طول ۶۹ درجه و ۱۸ دقیقهٔ شرقی در دامنهٔ کوههای «آسمائی» و «شیردروازه» به ارتفاع شش هزار فوت قرار گرفتهاست. در میان کوه آسمائی (۶۷۹۰ فوت) و شیر دروازه (۷۱۶۶ فوت) شهر کابل شکل مثلثی را گرفته که رأس آن بهجانب غربی، جائی که دو کوه با هم بسیار نزدیک میشوند، قرار دارد. بین دو کوه گذرگاهی است که وادی چهاردهی (نوی کابل) را به کابل قدیم میپیوندد و رودخانهٔ کابل از آن عبور میکند. در زمان قدیم اطراف شهر را حصار مستحکمی احاطه میکرد که بهوسیلهٔ هفت دروازه با خارج ارتباط داشت. تماشای این دیوار اهمیت تاریخی شهر را بهخوبی مینمایاند. از قله کوه منظرهٔ باشکوه و شاداب وادی، با سلسلهٔ کوههائی که اطراف آن را احاطه کرده بهنظر میآید. رود کابل از میان آن با پیچ و خم جلب توجه میکند. شهر کابل که در دو طرف این رودخانه بنا شده محیطی قریب ۸ میل دارد و چون دو طرف آن محدود میشود طبعاً شهر به وسعت خود در طرف شمال و جنوب شرقی رودخانه افزودهاست.[ امروزه محله شیرپور گرانترین محله کابل است که مقامات دولتی و فرماندهان مسلح در آن برای خود خانه ساختهاند. چندول، کارته سخی، افشار، دشت برچی، تیمنی و قلعه شهاده از مناطق شیعهنشین این شهر هستند. بلوچهای کابل در قلعه وکیل بیبی مهرو، وزیرآباد و پغمان زندگی میکنند و به صورت عموم فارسیزبان شده و اغلب آنها مذهب شیعه اختیار کردهاند.
آب و هوای کابل
- Spoiler:
آب و هوای کابل تابع وضع عمومی کشور افغانستان است و چون این کشور تقریباً در وسط آسیا واقع است پس عرض و طول جغرافیائی و ارتفاع و امتداد کوهها و دوری از دریا همه از عواملی بشمار میروند که در آب و هوای افغانستان تأثیر دارد. با وضع جغرافیائی که افغانستان دارد مناطق مختلف آن آب و هوای متنوع دارد و کابل هرچند از دریا بسیار دور و تابع آب و هوای بری است، معهذا توازن در فصول اربعهٔ آن برقرار است و هر سه ماه تغییر فصل به صورت منظم پیدا میشود. فصل بهار از ماه حمل (مارچ، اپریل) آغاز میشود و تا پایان جوزا (می، جون) منظماً ادامه دارد. در این فصل میتوان آن را فصل نمو و انبساط خواند. هوا عطرآگین و فضا دلکش میشود و از حیث آب و هوا این سه ماه برازندهترین و نشاطانگیزترین فصلهای کابل میباشند. از ماه سرطان (جون، جولای) تا آخر سنبله (اگست، سپتمبر) و موقع تابستان گرمترین ایام کابل بهشمار میرود، اما گرما نه به اندازهئی است که خستهکننده باشد و مردم را از کار و فعالیت مانع گردد. در ماه میزان (سپتمبر و اکتبر) خزان آغاز میگردد و تا پایان ماه قوس (نومبر، دسمبر) ادامه دارد. خزان فصل برداشتن محصول و جمعآوری میوهاست و کابل از این حیث در این فصل امتیاز فراوانی دارد و ارزانی در همین موقع میباشد. سه ماه اخیر سال، جدی (دسمبر، جنوری)، دلو (جنوری) فبروری) و حوت (فبروری، مارچ) فصل زمستان کابل است که سرمای بسیار و نزول برف تا پایان آن ادامه مییابد.
تاريخچه كامل كابل
- Spoiler:
- کابل امروز که درعصرقدیم ” کارورا” یا ” کابورا ” یاد میگردید، دریکی ازحوزه های مسطح ومرتفع جنوب هندوکش قرارداشته ونظربه تحقیقات جیولوجیکی بعمل آمده، به سلسله جبال هندوکش تعلق دارد. به اساس همین مطالعات زمین شناسی، معلوم گردیده که سلسله کوه ها وتپه های که بالاثرذوب یخچال سوم درشهرکابل بوجود آمده است، کوههای آسمایی وشیردروازه میباشد. تپۀ مرنجان، تپۀ زمرد (بالاحصار ) تپۀ قلعۀ بلند، تپۀ بی بی مهرو وتپۀ کلوله پشته تمامی درعهد سوم جیولوجیکی، بمیان آمده است. بعد ازدورۀ یخچال، کابل به تدریج به فلات وساحات زراعتی مبدل گردیده وترسبات مواد عضوی ، مساعدت های را برای ایجاد معادن سودمند، منحیث ذخایر با ارزش مادی درنواحی آن موجب گردیده است. کابل ازقدیم الایام نسبت موقعیت جیوپولیتیک آن، پیوسته درمرکز تهاجم وجهان گشایی قدرتهای بزرگ آزمند قرارگرفته وبنابرهمین اهمیت استراتیژیکی اش ، حیثیت معبررا دراین راه گشایی ها، دارا بوده است. چنانچه نفوذ یونان، اعراب وآسیای میانه را به هندوستان ونفوذ هند و چین وقدرتهای دیگرجنوب وجنوب شرق آسیا را به کشورهای همجوار و دوردست خود عزیمت داده است. کابل نظر به موقعیت مکانی اش بمثابۀ مرکزتجارتی بین دوبخشی ازقارۀ آسیا یعنی هندوستان وترکستان نیز ازاهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. بقول هیرودت مورخ یونانی، مال التجارۀ کابل درتمامی بازارهای یونان و روم مشتری داشته وممکن است لاجورد افغانستان که برای تزئینات ونقش ونگارسازی کاخ ها وقصورسلطنتی فراعنۀ مصربکار رفته، بعضآ ازتجارتگاه کابل ازطریق کاروانها به آن جا منتقل گردیده باشد. مطالعۀ حوادث ورویدادهای تاریخی کشورمان مبین این حقیقت است که موقعیت سیاسی وجغرافیایی این خطۀ باستانی بمثابۀ قلب پرتپش آسیا وقرارداشتن شهرکابل بحیث یکی ازمراکزبا اهمیت این محدوده، همیشه توجه جهان گشایان وقدرتهای منطقوی وجهانی استعمارگررا بخود جلب ومعطوف داشته است. چنانچه تاریخ گذ شته های کشورمان پیوسته نشان داد ه که گاهی یک قدرت خارجی با استیلا واستقرارسلطۀ درازمدت خویش دراین سرزمین، تمدنی را نیز با خود بهمراه آورده اند که با اختلاط وامتزاج آن درنهادهای مدنی جامعۀ ما، تمدن غنی تری را بمیان آورده اند که حکومتهای نیمه مستقل ومستقل کشورما دردوره های بعدی ازآن بهره وسود جسته وزمانی هم تمدن چند صد سالۀ این مرز وبوم، دراثر تهاجم وآتش سوزی و غارت فرمانروایان وسلاطین خودکامه ، خون آشام وبربرمنش بیگانه، بیرحمانه نابود وبخاک یکسان گردیده که درنتیجۀ آن سوابق درخشان وگنجینه های پرباروغنامند مادی ومعنوی گذشتۀ مان نیز ازمیان برداشته شده وتاریخ آن الی تکوین وبرپایی یک تمدن جدید درفواصل زمانی بعدی دوباره ازنوآغاز گردیده است. کابل درعهد یونانیان حدود دونیم قرن قبل ازمیلاد، بعد ازمرگ اسکندر وعهد دولتهای یونانی- باختر ( بلخ ) اقتصاد ومدنیت کابل روبه عروج وترقی گذاشته و این تمدن درکشورپهناورهندوستان نیزنفوذ ورسوخ نمود. بعدازآغازقرن اول قبل ازمیلاد که دولت یونانیان بلخ، بواسطۀ حملات میدیا ازشمال وپارت ها ازغرب داخل انحطاط وانقراض گردیده ودرنتیجه این دولت بشکل کوچکترآن درصفحات هندوکش مستقرگزدید که این امر بازهم به ترقیات ومدنیت کابل تأثیرمثبتی بجا گذاشته ، این تمدن تا بلاد غزنی وبست (گرشک ) وسیستان وسواحل سند امتداد یافت. بعد ازتحقیق وحفریات میسوفوشۀ فرانسوی درافغانستان ، مسکوکات نقرئین ومسین (هرمایوس) آخرین شاه یونانی کابل، بدست آمده ودانه های آن درسال ۱۹۲۸ مسیحی به موزیم نفیسۀ کابل تحویل داده شد. این پادشاه درآغازسدۀ اول میلادی درشهرکابل سلطنت نموده است. همینگونه درعهد یونانیان نه تنها کابل ، بلکه مجموع سرزمین پهناور آریانا درمنتهای عروج وترقی قرارداشته است. ازآن به بعد مسکوکات یونانی آریا نا نشان میدهد که برخلاف اوایل حکمرانی یونانیان، دریک روی سکه ها حروف یونانی ودرروی دیگرآن حروف آریانا ثبت گردیده است . این مطلب نشان دهندۀ آنست، که تمدن یونان آهسته آهسته باتمدن آریانا ممزوج وآمیخته گردیده است. ازمطالعۀعهد یونانیان درسرزمین آریانای کهن و افغانستان امروزی، این موضوع مسلم میگردد که کابل نام شهری، قبل ازورود آنان دراین خطۀ باستانی، وجود داشته است. کابل درعهد کوشا نیا ن کابل بعد از زوال یونانیان درافغانستان تاظهوراسلام، مراحل فراز وفرودی را طی دوره های دولتهای مختلف، سپری کرده است. بعد از انقراض یونانیان ، سلسلۀ دیگری بنام کوشانیان ازطایفۀ ( تخارستان- قطغن وبدخشان ) ازشمال کابل نشأت نموده وتا قسمتهای عمدۀ هندوستان را مسخرنموده اند. کابل تا قرن پنجم میلادی تحت ادارۀ سلطنت کوشانیها قرارداشته است. مسکوکات ( تابیکی مالیک ) پادشاه کوشانی کابل درقرن پنجم میلا دی، درموزیم کابل موجود بوده است. درزمان کوشانیها علاوه ازترقی و مدنیت، شهرکابل یکنوع مرکزیت مذهبی نیزپیدانمود وارتباط مذهبی بلخ، بامیان وهده بامرکزکابل استقرار یافت واین خود به ترقی وجلال این شهربیفزود. کابل درعصریفتلی ها بعد ازقرن پنحم میلادی سلسلۀ کوشانیها ازهندوستان و غالبآ ازبلاد جنوبی هندوکش بجانب بلخ طرد ورانده شده اند ودرهمین وقت سلسلۀ دیگری بنام” یفاتله ” که مورخین عرب آن را هیاطله میخواندند، به ظهور رسیده ودربلخ به تشکیل دولت پرداختند. یفتلی ها متعاقبآ صفحات جنوبی هندوکش را نیز استیلا نمودند و کابل تانیمۀ قرن ششم میلادی درزمرۀ بلاد مشهور یفاتله امرارحیات مینمود. درنیمۀ قرن ششم میلادی ترکان با ساسانیان فارس متفقآ دولت یفاتله را منقرض ومنفصل گردانیدند. بعدازسقوط یفتلی ها ترکان برمملکت تخارستان که مشتمل بر۲۷ ولایت بود، تسلط یافتند واین سلسله تا ظهور اسلام ادامه یافت. کابل وسلطنت های بومی زمانی که ترکان برتخارستان مسلط شدند، درکابل سلطنت مستقل ونیمه مستقل بنام ” کابل شاهان، ترکی شاهان ویا رتبیل شاهان” تشکیل گردید. عمراین سلطنت ازظهور اسلام تاظهورصفاریان سیستانی امتدادیافت. البیرونی، کابل شاهان را بنام ترکی شاهان که مخلوطی ازاقوام کوشانی ویفتلی میباشند، میداند. فردوسی بزرگ نیزکوشانی ها ویفتلی ها را ترک میداند وسلسلۀ دیگرکابل شاهان را، برهمن شاهان میخواند که خود داستانی دارد بدین گونه که: چون وزیرترکی شاهان یکنفربرهمنی وازباشندگان بومی کابل بود، شهرت ودارایی بسیاری پیداکرد. لکه تورمان شاه ترک مرد ظالم وخشنی بود، مردم ازاو آزرده شده وروی گشتانده وبا وزیر همدست شدند ودر “کلر” ( لکه تورمان) را گرفتار وزندانی نمودند، که درنتیجۀ آن پادشاهی ترکی شاهان سقوط وبرهمنی شاهی بوجود آمد. دامنۀ حکمرانی کابل شاهان گاهی ازجنوب شرقی هندوکش گرفته تا جوارهند امتداد می یافت. اززمانی که سلاطین بومی کابل به تشکیل سلطنت پرداختند تازمان محاربات صفاریان سیستان، هیچ یک ازفاتحین عرب به فتح حقیقی کابل و بلاد هندوکش موفق گردیده نتوانست. چنانچه حجاج بن یوسف ثقفی مرد خون آشام تاریخ نیز دراین زمینه ناکام ماند وصاحب طبری نیزبدان اشاراتی کرده است. دربعضی حالات اعراب تنها به گرفتن خراج ازشاهان کابل اکتفاء ورزیده اند. تنها یعقوب لیث صفاری بانی سلسلۀ صفاریان درقرن نهم میلادی ، درنتیجۀ محاربات سنگین توانست، تا زابلستان را لگد کوب، شارستان غزنی را تخریب ونوشاربلخ را منهدم وپادشاهی کابل را ضمیمۀ ممالک اسلامی سازد. اما بمجرد سقوط سلسلۀ صفاریه، در شهر کابل دوباره سلطنت بومی تشکیل وبرقرارگردید. به تعقیب آن در کوهستانات مشرقی کابل قوم دیگری قوت یافت که مذهب برهما داشتند و سرکردۀ آنان ( کالاله ) نامی بود که به تأسیس سلسلۀ شاهی جدیدی در کابل موفق گردید. درزمان سلطنت این سلسله درکابل مذهب برهما رواج یافت وآخرین پادشاه آنان موسوم به ( جایا پا یا ) است. تاریخ حصارهای کوههای کابل خوب معلوم نیست که مربوط به کدام زمان میباشد، اما بعضی ازمورخین گفته اند که این حصارها به دورۀ کابل شاهان یا رتبیل شاهان قرن پنجم میلادی، یعنی قبل ازظهوراسلام مربوط میگردد که برای دفاع ازکابل دربرابرتجاوزات بیرونی دراطراف شهر و برتیغه های کوه آسمایی و شیردروازه، اعمارگردیده بود و بالاحصار که دربالای تپۀ زمرد قراردارد، مرکزفرماندهی وارگ شاهان کابل بود. دیوارهای قدیم کابل یک نمونۀ کوچکی ازدیوارهای عظیم چین است وجای شبهه ای نیست که این حصارها ازخود دروازه ای هم داشته بودند، ولی امروز ازآن بخشهای دیوارهای شهر که درسطوح هموارقرارداشتند، نشانی هم بجا نمانده است. همچنان دیوارهای کوه آسمایی که تا چندی پیش نموداردفاع ومقاومت نیاکان مان دربرابرتهاجم اشغالگران بود، نیز بکلی ازبین رفته که تنها درقسمت گذرگاه وبالای کوه شیردروازه وبالاحصار نشانی های ازآن قلعۀ مستحکم ودژاستوارباقی مانده است. کابل درسنۀ ۳۶۶ هجری مطابق ۹۷۷ میلادی داخل فتوحات سبکتگین شاه غزنی شد وازآن به بعد اهمیت مرکزیت کابل به غزنی انتقال یافت. درسنۀ ۵۴۷ هجری علاء الدین غوری غزنی را مستأصل گردانید وکابل نیز بدست غوریان درآمد. درسنۀ ۶۱۸ هجری که چنکیز به غزنی رسید، کابل بدست شاه مغل درآمد. سپس امیرتیمور گورگانی که حرص جهانگیری را پیشه کرده بود، درپهلوی دیگرمتصرفات خویش کابل را نیزفتح نمود. بعد ازفوت تیمور درسال ۸۰۷ هجری میرزا پیرمحمد پسر میرزا جهانگیردرکابل پادشاه شد. بعد ازتداوم وانتقال حکمرانی وسلطنت کابل ازدستی بد سی مربوط به شاهان این سلسله، سرانجام ظهیرالدین محمد بابر درآخرربیع الثانی ۹۱۰ هجری کابل را تسخیرنمود که ازآن به بعد کابل درعهد مغولیۀ هند ازشهرهای زیبای کشورمان جایگاهش را احراز وشکارگاه شاهان مغولیه وپایتخت تابستانی بابرمؤسس دولت مغولیۀ هند بود. بابرکتابی را تألیف نموده که درواقع بذات خود دایرة المعارفی است، که ازمطالب تاریخی، جغرافیایی وسیاسی گرفته تاموضوعات اد بی، زبانی، فولکلور، عرف وعنعنات ودرمجموع همه دانشی را که به شکلی با جامعه پیوند بهم میرساند، دربردارد. بابرمطالب جالبی را درمورد کشورمان نیز دراین کتاب بیان داشته است. دربخش دوم کتاب بابرنامه مطالب دلچسب وارزنده ای درارتباط شهرکابل ونواحی اطراف آن ارقام یافته است. بابرزمانی که موقعیت جغرافیایی شهرکابل را ترسیم میکند، میگوید: « کابل ازاقلیم چهارم است ودرمیان معموره قراردارد. طرف شرق آن لمفانات، پشاور وهشنغر و د یگر ولایات هند است. طرف غرب آن کوهستانی است که درآن گزیو وغورقراردارد وفعلآ ملجأ ومسکن اقوام هزاره ونکدری درهمین کوهستانات است. کوههای هندوکش درمیان آنان قرار دارد. طرف جنوب آن فرمل، نفر وبنو وافغانستان است.» ازتعریف بابر برمی آید که افغانستان آن روزعبارت بوده ازد رۀ اسماعیل خان، بنو، میرانشاه، وانه وخاک های دیگر این منطقه که بعدآ به مناطق وسیع دیگری اطلاق شده است. بابرهمچنین ازموقعیت استراتیژیکی پنجشیر وزیبایی های غوربند که درکوههای آن نقره ولاجورد یافت میشد وتابستانها محل اقامت ایماقها وترکان بوده است، گفتنی های دقیق وجالبی دارد، لیکن وی استالف را به عالیترین وجهه توصیف میدارد وانگور آن را بطورخاص می ستاید. باغهای سبز وآبهای سرد وچنارهای بلند استالف اثرات عمیق به احساس بابربجا گذاشته است. روی همین علاقه مندی بابر جویی را که درمیان باغ بشکل نامنظمی وجود داشته بود، امرکرده است که به آن نظم ونسقی بخشیده شود. چنانچه این کاربرزیبایی استالف تأثیر شایانی بجا گذاشته است. چشمۀ خواجه سیاران وباغ های سرسبز استالف نیز ازنظربابر بدور نمانده است. بابر میگوید، که دروسط چشمه درختان انبوه چنار، در اطراف چشمه درختان انبوه بلوط ودرمقابل چشمه ارغوان زار قراردارد، که این سه نوع درخت، کرامت سه انسان بزرگ است وازاین سبب به خواجه سیاران مسمی گردیده است. بنا برامروهدایت بابراطراف چشمه سنگ کاری گردیده که درنتیجه آن نمای چشمه زیبا ترشده است. بابرمیگوید که هندوستانی، غیرهندوستانی را خراسانی میگویند، چنانچه اعراب، غیر اعراب را عجم گویند. اقوامی که درولایت کابل میزیسته اند وبه زبانهای که دراین ولایت سخن زده میشد، ازنظرانتروپولوجی وزبان شناسی خیلی ها حایزاهمیت بوده است، که دراین رابطه بابرمیگوید: « درولایت کابل اقوام مختلف وجود دارد. درجلکه ها واراضی هموار ترکها، ایماقها واعراب اند. درشهرودربعضی ازدهات سارت ها زندگی میکنند. دربعضی ازقریه ها واطراف شهر پشایی و پراچی وتاجیک وبره کی وافغان اند. درکوهستانات غربی هزاره ونکدری است ودرمیان هزاره ونکد ری، بعضآ به زبان مغولی صحبت میکنند. درکوهستانان شمال شرق کافرستان است. به یازده، دوازده زبان درولایت کابل سخن میزنند چون عربی، فارسی، ترکی، مغولی ،هندی، افغانی، پشایی، پراچی، گبری، بره کی، لمفانی . معلوم نیست که درهیچ ولایت اینقدر اقوام مختلف وزبانهای متغیر وجود داشته باشد.» البته تاریخ زیست وجا بجایی این همه اقوام وملیت ها ولهجه ها و زبانهایی که به آنها تکلم صورت میگیرد وتغییراتی که دراین زبانها تا سرحد اختلاط وحتی انحلال وجذب یکی به دیگری صورت گرفته، خود مبحث جداگانه ایست که ازموضوع این نوشته خارج و بدوربوده، ایجاب مطالعات وبررسی جداگانه ای را مینماید. واما حکومت گورگانیان ( شاهان مغولی) درهند، در اثرتهاجم انگلیسها برکشورهندوستان، ازهستی قدرت ساقط گردید وبه تعقیب آن درسنه ۱۱۵۱ هجری نادرشاه ترکمان درهندکی ( چهل ستون) وارد وکابل را تصرف نمود. درسال ۱۱۶۰هجری که احمد شاه درانی پادشاه افغانستان گردید، بخاطر این که کابل تقریبآ دروسط افغانستان موقعیت داشت، وی خواست تا مرکزیت را به کابل انتقال داده وروی همین ملحوظ درسال ۱۱۶۶ هجری احمدشاه امراعمار یک دیواربزرگ حلقوی را درشهرکابل به اهتمام سپهسالارسردارجانخان پوپلزایی صادرنمود. سردارمذکوراین دیواررا طی چهارماه دراطراف شهرکابل اعمار وبه اختتام رسانید. یک ضلع دیوارمذکوردرحد ماشین خانۀ اندرابی الی آخرگلستان سرای وضلع دیگرش حدود سلام خانۀ خاص وبالای زیارت بابه کیدانی را عبور نموده وبه همین ترتیب درکدام حدی کج شده تا دروازۀ لاهوری میرسیده است. همچنان قسمت دیگرآن با پیچ وتاب بالای چنداول را عبورکرده ودرحدود ماشین خانه تمام میگردید ودروازه های این محوطۀ بزرگ ازاین قراربود: دروازۀ قندهاری ، درده مزنگ دروازۀ سفید ، درحد سلام خانۀ خاص دروازۀ سردارجانخان ، درحد بابه کیدانی دروازۀ پیت ، درحد و انتهای مسجد عید گاه گویند که این محوطۀ بزرگ یازده مهره داشت وتا شش، هفت دهه قبل هم یک حصۀ آن که دریک گوشۀ اندرابی داخل عمارت است، بعرض سه ونیم متر باقی مانده بود وگوشۀ دیگر آن در مندوی خربوزه فروشی داخل خانقا تا یک مدتی هم دیده میشد. با انتقال پایتخت ازقندهار به کابل درسال ۱۷۷۳ میلادی بوسیلۀ تیمورشاه ، کابل رسمآ مرکزافغانستان وسلطنت قرارداده شد وبا این تغییر درمرکزیت کشور، بالاحصارکابل حیثیت ارگ شاهی را بخود گرفت. هرچند بالا حصار ودیوارهای اعمارشده دربلندی کوهها وبرروی زمین هموار، درزمان مغولیۀ هند ترمیم شده و بعدها بوسیلۀ احمدشاه وتیمورشاه ودیگران تا عصرامیر شیرعلی خان، منحیث پایتخت وارگ شاهی به دفعات ترمیم وآباد واعمارگردیده است، ولی با تأسف که این ساختمان با ارزش تاریخی ای که قلب کابل شمرده میشد، درسال ۱۲۹۶ هجری به سبب قتل کیوناری سفیرانگلیس، ویران ومنهدم گردید وبعد از انتقال ارگ شاهی منحیث پایتخت ازبالاحصار به ساحه ومقرامروزی آن، این تعمیرتاریخی دیگر ازخاطره ها فراموش گردید ودرزمان سلطنت محمد نادرشاه، ساختمانی برای تدریس محصلین اردو درآن جا اعمار گردید. واما انتقال پایتخت ازقندهار به کابل که درزمان تیمورشاه صورت پذیرفت، دلایلی را نیزبه همراه داشت: نخست ازهمه این بود، که تیمورشاه خواست تا با انتقال پایتخت خودرا اززیرتأثیرقیود قبیلوی ونفوذ فیودالهای آن مناطق وبرخی ازروحانیون وسرکردگانی که درامورحکومتی د خالت ودست درازی میکردند، رها سازد. دوم این که باموقعیت مساعدتر جغرافیایی کابل، نه تنها اراضی کشور، بلکه مستعمراتی که درزمان پدرش احمدشاه ابدالی تاساحات دوردست هند بدست آورده بود، به گونۀ بهترحفظ وحراست گردد که البته شرایط اقلیمی وامکانات دیگری که شهرکابل منحیث یکی ازشهرها و مراکز مشهور وبا اهمیت تاریخی دردوره های گذشته دارا بوده، نیزدر اتخاذ چنین تصمیم بی تأثیر نبوده است. شهرکابل مرکزمشترک تمام ملیت ها واقوامی که قبلآ ازآنان نام برده شد، نیزمیباشد. زمانی که تیمورشاه کابل را پایتخت خود قرارداد، خوانین وسرکردگان اقوام ، شخصیتهای ملی ومردان سلحشورآنان را توأم با شماری از کاردانان واهل حرفه ، درشهرکابل جا داده ومحلات وگذرهارا بنامهای ایشان مسمی نمود. این شخصیتها که تاحدودی از اقوام، قبایل، ملیت ها واقشار بخشهای بیشترکشورمان نمایندگی می نمودند، بمرورزمان کرکتر، اخلاق، عادات وخواص آنان با همدیگراختلاط وآمیزش پیدانموده و گامهایی را درجهت ساختن فرهنگ مشترک وزبان رسمی پربار پژوهشی وریشه دارمشترک ، برداشتند وبا وصلت های که دربین ایشان صورت گرفته، امکان آن وجود داشت تا بامشارکت مساویانۀ همه اقوام ساکن درکشوردرتمام ارگانها و مقامات دولت واعمارجامعۀ نوین ،آرمان دیرینۀ تشکیل یک ملت واحد وافغانستان آزاد، آباد وشگوفان ، تحقق یابد. مگربادرد و دریغ، که این عشق وآرمان مقدس مردم ما دراثر تحریکات ومداخلات مستقیم قدرتهای استعماری وعملکردهای نفاق افگنانۀ شماری ازحکام مستبد، مرتجع ، منفعت پرست ووابسته به قدرتهای استعماری، که حفظ قدرت، منفعت وبقای خود وخانواده های شان را درایجاد نفاق وخانه جنگی و اختلافات قومی، زبانی ومذهبی دربین مردمان این مرزوبوم جستحو و محاسبه می نمودند،نتوانست تامسیرنهایی اش را بپیماید. ولی با آنهم در مواقعی که وطن مشترک مان ازبیرون مورد خطر وتهدید بیگانگان قرارگرفته، مردم ما کینه و اختلافات داخلی را کنارگذاشته، متحدانه درمقابل تجاوزبیگانگان بپاخاسته اند، که نمونه ها وموارد مختلفی از وحدت وهمبستگی رزمجویانۀ پدران ونیاکان مان ثبت تاریخ کشور ماست. رشادت واستواری سرسپردگان وقهرمانی دلیرمردان کشورمان، چون نایب امین الله خان لوگری، غازی محمدجانخان وردک، میرمسجدی خان کوهستانی، میربچه خان کوهدامنی، عبدالله خان اچکزایی ودیگران در برابرتجاز انگلیسها، همواره ثبت تاریخ زرین وپرافتخارمیهن مان خواهد ماند. طوری که قبلآ تذکربعمل آمد، تیمورشاه با انتقال وتمرکزپایتخت به کابل، بمنظورانسجام بهتراموراداری دفتری ولشکری وبهبود وارتقاء وضع عمرانی تولیدی، تجارتی ومالی، تعدادی ازمنشیان، قضات، مستوفییان، دبیران، سرداران وبزرگان قومی، متخصصین واهل کسبه وحرفه، پیشه وران، افسران وجنگجویان نظامی، معماران ودیگراقشار وصنوف مختلفی ازمردم را باخود آورده وموقعیت هریک ازآنها را متناسب با مقام، شغل وحرفۀ مربوط شان معین ساخت. به همین منوال برای هرصنف وپیشه وهریک ازشخصیتهای قومی وقبیلوی، محلات مناسبی تعیین نمود که این محلات تا امروز به نام های آنان دردفاتر رسمی ثبت می باشد. محلات عمدتآ بنام های بزرگان قومی، دبیران، منشیان، قضات وبازارها بنام اصناف وپیشه وران مسمی گردیده است، مانند کوچۀ سردارجانخان ، کوچۀ علی رضاخان، گذراچکزایی ها، کوچۀ دیوان بیگی، مرادخانی، گذرشمعریزها، مرده شوی ها ویا بازارمسگرها، بازارسراجی، بازارآهنگران، بازارکاه فروشی وغیره. بعضآ اسم محل یا گذرنیزبنام همان صنف وحرفه یادگردیده، بدین معنی که افراد وفامیل هایی که مشتغل به یک کسب وحرفه بوده ودرعقب همان بازار درمحله زندگی داشته اند، همان محل نیز بنام همان کسب وپیشه یادگردیده ، مانند گذرتنورسازی یا کاه فروشی وغیره. شهرکابل درعهد تیمورشاه تازمان محمدنادرشاه وسعت چندانی نداشت ومحدود بود به بالاحصاردرشرق وچنداول درغرب آن که ازبالاحصارتا ریکاخانه وقلعۀ محمودخان را تالب دریا وبعدآ ازشمال دریا تامرادخانی واندرابی وقلعۀ حیدرخان را دربر میگرفت که همین ساحه بنام شهرکابل یاد میگردید وحتی ده افغانان ودهمزنگ وپوستین دوزها خارج ازشهر شمرده شده وحیثیت ده را دارا بودند. درنتیجۀ انتقال مرکزیت ازقندهاربه کابل تیمورشاه توانست تا قلمرو کشوررا با مستعمرات آن، قسمآ ازتهاجم انگلیسها که درآن زمان به بزرگترین امپراتوری جهان تبدیل وسرزمین پهناورهند را نیز دراشغال درآورده بود، حفظ نماید. تیمورشاه بعد ازوفات، یک خانوادۀ بزرگی را که دارای چندین پسر نیز بود ، ازخود بجا گذاشت. پسران تیمورشاه بدون درنظرداشت مصالح علیای کشور، زمان طولانی ای را بخاطر دستیابی به تاج وتخت شاهی، درجدال ونبرد باهم، سپری نموده وهرآنچه توانستند، درضدیت با یکدیکر انجام نمودند. انگلیسها که پلان استراتیژیکی نفوذ وتسلط درآسیای میانه را ازطریق خاک افغانستان درسرمی پروراندند، ازاختلافات وتضادهای قومی وخانوادگی حکام ، شهزادگان وسلاطین ابدالی ومحمدزایی بهره برداری وسیع نموده وبا دامن زدن وتشدید بخشیدن اختلافات، گاهی در حمایت ازاین پادشاه وزمانی ازآن شهزاده وامیر، درفواصل مختلف ساحات ومناطق کشوررا درشمال وجنوب وشرق غرب، ازبدنه اش مجزا ومنقسم نموده، معاهدات ننگینی مانند گندمک ودیورند را برکشور ما تحمیل نمودند. آزادی وحصول استقلال کشورنیزدرنتیجۀ سه جنگ با انگلیسها که تلفات وخساراتی را به همراه داشته، میسر گردید. درنتیجۀ اوضاع پرآشوب وفضای نا مطمئن وبالاخص برپایی وراه اندازی سه نبرد خونین وپیکارعادلانۀ مردم آزادیخواه ما برضد انگلیسهای اشغالگر، شهرکابل دراین دوره نه تنها از رشد وتکامل قانونمند آن بازداشته شد، بلکه دراثرتجاوزات پیهم غارتگران برتانوی، برخی ازآثار گرانبهای تاریخی آن نیزمنهد م وچپاول گردیده، بخش بزرگی ازهستی مادی ومعنوی کشورمان به تاراج برده شد. ربع دوم قرن بیستم مقارن با سلطنت محمد ظاهرشاه پسر محمد نادر شاه است که بعدازکشته شدن پدرش درحالیکه درعنفوان جوانی قرار داشت، توسط کاکاهایش براریکۀ قدرت نشانده شد. طی این قرن جهان دچار تحولات ژرف وچشمگیری گردید. با رشد وتوسعۀ علم وتکنالوژی فضای کیهان مهار گردید وبشریت به سلاح اتمی دسترسی پیدا نمود. طی تقریبآ نیم سده سلطنت محمد ظاهروخانواده اش که مدت بالنسبه طولانی ای را دربرگرفت، علی رغم استقرارنسبی حاکمیت دولتی وموجودیت صلح وآرامش درکشور ومساعد بودن شرایط ملی وبین المللی برای کار وترقی وپیشرفت، ولی متأسفانه ازاین وضع بسود رشد وانکشاف کشور استفادۀ لازم وشایانی صورت نگرفته است. آهنگ رشد وتکامل جتماعی درهمه عرصه های زندگی کشورما خیلی ها بطی ودرناسازگاری وعدم مطابقت با شرایط وامکانات داخلی و انکشافات وپیشرفتهای منطقوی وجهانی، صورت می پذیرفت. چنانچه ارقام وآمار منتشرشدۀ آن وقت سازمان ملل متحد، افغانستان را درزمرۀ چند کشورعقب افتادۀ ردیف آخر درجهان معرفی داشته بود. هرگاه وضع عمرانی وکلتوری شهرکابل را که حیثیت پایتخت کشور مان را دارا بوده وازتمدن وپیشرفت جامعۀ ما نمایدگی مینماید، دراین دوره مطالعه نماییم می بینیم که : از اوایل سلطنت محمد ظاهرشاه ، شهرکابل بمرورزمان وسعت بیشترپیدا نموده و با احداث جادۀ میوند ودیگرجاده ها، برخی ازبخشهای شهرکهنه تخریب ودرعوض تعداد زیادی منازل بالای کوهها اعمارگردید که بنامهای بالا کوه ده افغانان، بالا کوه چنداول وبالا کوه عاشقان وعارفان مسمی گردید. متعاقبآ شهر کابل دراستقامتهای مختلف وسعت بیشتر پیدا نموده وخانه های جدید ی درشهرنو، کارتۀ چهار، کوتۀ سنگی، ده مزنگ، قلعۀ فتح الله، تایمنی، شاه شهید، شش درک، کارتۀ پروان، افشار، خیرخانه، کارتۀ نو وخوشحال مینه، احداث و برخی دیگرازساحات اطرافی کابل چون قلعۀ شاده ، قلعۀ جواد، قلعۀ زمانخان، قلعۀ موسی، بی بی مهرو، ده دانا، هودخیل، وغیره محلات یکی پی دیگری به شهرکابل ملحق گردید. همزمان با احداث جاده ها ومارکیتها درنقاط مختلف شهرکابل ، بازارهای خرید وفروش کالاها ی مورد نیازمردم نیزگسترش ورونق بهتری بخود گرفت. همچنان تعدادی از موسسات تولیدی، ساختمانی، تعلیمی، آموزشی، فرهنگی وساخمانهای بلند منزل برای دفاتروزارتخانه ها وادارات دولتی اعمارگردید. همینگونه درشرق کابل ساحه ای برای احداث زیربناهای موسسات تولیدی خصوصی بنام پارکهای صنعتی تثبیت ودرآن، ساختمان یکتعداد پروژه های تولیدی رویدست گرفته شده وچند پروژه به بهره برداری آغازنمود.
اين مطلب آخرين بار توسط ahmad در 2010-06-03, 15:16 ، و در مجموع 7 بار ويرايش شده است.
ahmad- فعال
- محبوبيت : 3
سن : 34
ارسالها : 13
امتياز : 30
تاريخ عضويت : 03/05/2010
Re: كابل
بابا اين چه وضعيه آبروي هرچي كابليه برديه
دوست عزيز شما چيزي به نام ويرايش تا حالا به گوشت خورده
دوست عزيز شما چيزي به نام ويرايش تا حالا به گوشت خورده
saeed- فعال
- محبوبيت : 8
ارسالها : 11
امتياز : 21
تاريخ عضويت : 18/05/2010
Re: كابل
بابا اين چه طرز حرف زدنه از لحاظ محتوايي خيلي خب و كامله فقط يكم ويرايش ميخاد اگه دوست عزيز از
spoiler
استفاده هم كني خيلي خوب ميشه
چون مطلب شما بيشتر در مورد تاريخه
spoiler
استفاده هم كني خيلي خوب ميشه
چون مطلب شما بيشتر در مورد تاريخه
hamid- فعال
- محبوبيت : 7
ارسالها : 41
امتياز : 72
تاريخ عضويت : 01/05/2010
Re: كابل
اي بابا
شمو بين خود خو ام جاي نموشين ويرايش نمي داند مظلوم
شمو بين خود خو ام جاي نموشين ويرايش نمي داند مظلوم
tamana- فعال
- محبوبيت : 19
ارسالها : 85
امتياز : 172
تاريخ عضويت : 31/05/2010
آقاي
جناب مدير كاري بكن
آبرودارى
آبرودارى
hamide.cyber- فعال
- محبوبيت : 0
ارسالها : 18
امتياز : 42
تاريخ عضويت : 01/05/2010
Re: كابل
تمنا وطنيم بلد بودي ما نميدونستيم
spoliler ما كابلي نيستم.در رابيط با
تمام متن را انتخاب كرده بر روي
others\spoiler
اميقس كارم بلده شوم سخته
تمنا هم خوب نويشتگده در مورد غزني
چيكه ازاوسوال ننين
كدمشوم فاميديم ما از كجاييم؟
spoliler ما كابلي نيستم.در رابيط با
تمام متن را انتخاب كرده بر روي
others\spoiler
اميقس كارم بلده شوم سخته
تمنا هم خوب نويشتگده در مورد غزني
چيكه ازاوسوال ننين
كدمشوم فاميديم ما از كجاييم؟
Re: كابل
به نظر مياد جناب مدير اين تاپيك فقط برا آموزش ويرايش زدن
Nancy- مهمان
- محبوبيت : 10
ارسالها : 4
امتياز : 4
تاريخ عضويت : 11/06/2010
صفحه 1 از 1
Permissions in this forum:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
|
|
2014-04-24, 14:32 by Admin
» آیا از رئیس جمهور خود رضایت دارید؟
2013-11-07, 04:50 by sekander
» دانلود ترانه هایی عارف جعفری(َترانه یی جدید مادر از عارف جعفری)(Download Madar Aref Jafari )
2013-04-08, 17:07 by Admin
» کلپ "براي تاريخ"مربوط به فاجعه افشار و خيانت مزدورها
2013-01-17, 15:22 by Admin
» مزاری ماندگار ترین تلاش درتاریخ هزاره های افغانستان
2013-01-17, 15:22 by Admin
» مجموعه سخنرانی های بابه مزاری
2013-01-17, 15:22 by Admin
» دمبوره خانه آبه میرزا|Damboora
2013-01-05, 15:15 by Admin
» غزل
2012-12-30, 20:22 by عبدالمتین کریمی
» دانلود آلبوم صیاد از عارف جعفری(Download Sayad-Aref Jafari)
2012-12-28, 19:20 by mostafa
» اسم كسي كه دوسش داري
2012-11-18, 02:00 by mojtaba
» بیا تو زیبا ترین جمله ای رو که دوست داری بگو
2012-11-18, 01:45 by mojtaba
» haghighat!
2012-11-18, 01:18 by mojtaba
» امروز صبخ تو خودم خورد شودم تاحالا چند بار بخاطر افغانی بودنت غرورت شکست
2012-10-13, 00:52 by pakota
» تست آنلاين تعيين سطح زبان انگليسي
2012-09-03, 01:39 by REZA LOVE AFG
» بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی تو مشهد كجاست ؟
2012-07-29, 13:34 by مهدی
» دیوان صوتی حافظ از روی تصحیح علامه قزوینی و استاد قاسم غنی
2012-07-19, 15:45 by tamana
» كاروان ورزشي افغانستان در بازي هاي تابستاني لندن 2012
2012-07-19, 13:19 by tamana
» پروژه امارات برای دور زدن تنگه هرمز افتتاح شد
2012-07-16, 13:34 by tamana
» گلشیفته زن روسپی افغان !
2012-07-15, 18:39 by tamana
» نمائی از شغل های متفاوت در افغانستان
2012-07-15, 17:55 by tamana
» عکس زن
2012-07-15, 17:54 by tamana
» جغرافیای ایرانِ شاهنامه
2012-07-12, 17:15 by tamana
» راهپیمایی اعتراضی به تیرباران یک زن در شمال کابل
2012-07-12, 12:57 by tamana
» رفسنجانی خاطرات خود از 'مسائل مهم' را کجا ثبت می کند؟
2012-07-11, 13:15 by tamana
» فتح اصفهان
2012-07-10, 17:03 by somayerezayi
» درخواست بازداشت عاملان حمله به خانه مهاجران افغان در یزد
2012-07-07, 13:22 by somayerezayi
» عکاس باشي
2012-06-20, 22:42 by somayerezayi
» کسب مقام دوم عکس انترکشن توسط نجیب الله مسافر
2012-06-20, 22:15 by somayerezayi
» پدیده جدید موسیقی افغانستان عارف جعفری
2012-06-20, 22:10 by somayerezayi
» دانلود کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت
2012-05-26, 21:48 by tamana
» Download Shahname Ferdowsi دانلود شاهنامه فردوسی
2012-05-23, 11:03 by tamana
» تست آنلاین افغانستان شناسی
2012-05-22, 15:32 by tamana
» جاپان ۵۰۰ بورس تحصیلی به دانشجویان افغانستان اعطا کرد
2012-05-22, 06:46 by mirvais
» شعر افغانستان
2012-05-18, 23:10 by Admin
» نگاهی به سه فلم؛ مستند کردن شهر کابل
2012-05-18, 19:02 by Admin
» نگاه کوتاه بر کارتون بُـزِ چـینـی+دانلود
2012-05-18, 18:53 by Admin
» دروغ جدید خبرگزاری مهر درباره نشست غزنه
2012-05-18, 12:11 by Admin
» صفحه طراحی بنر انجمن گفتمان
2012-05-12, 11:01 by ahmad siar
» روح الله نیکپا قهرمان افسانه ساز
2012-05-10, 18:24 by Admin
» شخصیت شناسی اعضای انجمن
2012-05-10, 14:29 by Admin